از زمان حکومت پهلوی اول و با توجه به اهمیت سیاست گفتمان سازی فکری و هویتی ایران در قالب برنامه های مدرنیزاسیون رضاشاه، سازمان پروش افکار تاسیس گردید. سازمانی که بیش از آنکه کارکردی هنری داشته باشد کارکردی سیاسی داشت
بعد از اینکه رضاخان، شاه ایران شد، روزنامههاى خارجى با اشاره به طبقۀ اجتماعى پایین او، ماجراهاى دیپلماتیک فراوانى را به وجود آوردند. علاوه بر این بریتانیا با درج مقالات خبرى و اشاره به اصالت رضا شاه، به راحتى میان ایران و دیگر کشورها- خصوصاً ایالات متحده- تنشهاى دیپلماتیک به وجود مىآورد.
شخیصت امیر اسدالله علم را باید به حق یکی از بدنام ترین چهره های تاریخ معاصر ایران دانست. اسدالله علم که به قول مرحوم دکتر مصدق «جد اندر جد جاسوس انگلیس بود» طبق سنت خانوادگی از اوان جوانی به خدمت سازمان اینتلیجنس سرویس بریتانیا درآمد و تا آخرین نفس از خدمت به بیگانگان، وطن فروشی، هرزگی و مال اندوزی دست نکشید.
میرزادی عشقی از جمله شعرای به نامی بود که دغدغه آزادی و عدالت داشت. شعر و یادداشت های او در خدمت مردم و جامعه بود. او منتقدی بود که بی پروا سخن می گفت. همچنان که حتی در نقد فرد قلدر مثل رضاخان نیز صریح می نوشت و می گفت. همین روحیه نیز سبب شد که منتقدینش نتوانستند، زبان او را برتابند. همچنان که در نقطه مقابل، مردم او را بسیار دوست داشتند . . .
بعد از تبعید رضاخان در شهریور 1320، وی بعد از چند مدت سردرگمی نهایتا در دوربان آفریقای جنوبی اقامت گزید، دوربان نقطه بد آب و هوایی بود و دست کمی از جزیره موریس نداشت. وقتی همراهان شاه به مقامات انگلیسی مراجعه میکردند و زمان عزیمت به کانادا را جویا میشدند آنها نبودن کشتی را بهانه قرار داده و تاریخ مسافرت به کانادا را چهار تا پنج ماه بعد تعیین میکردند....
در این سند، فهرست بلند بالایی از هدایای ارسالی به دفتر اموال منقول اداره آرامگاه رضاشاه مشاهده میشود. رضاخان پادشاه معزول، در ژوهانسبورگ آخرین ماههای زندگی خود را با اندوه و تلخکامی سپری کرد و با بیماری قلبی که عارض او شده بود بالاخره در 4 مرداد ماه 1323 درگذشت . . .
در طول یادداشتها و خاطرات دولتمردان پهلوی اول، موارد زیادی از بدرفتاری و حتی ضرب و شتم و بددهنی رضاخان با رجال دولتی را مشاهده می نماییم. رضاخان روزی چند ساعت عصا به دست راه می رفت و بسیاری از مقامات کشوری ولشگری را را در حال قدم زدن به حضور می پذیرفت . . .
بعد از ماجرای قتل تیمورتاش و بازداشتهای ناگهانی رجال و دولتمردان، سرتیپ آیرم رئیس شهربانی رضاخان با شم پلیسی خود دریافته بودکه دیر یا زود به سرنوشت قربانیان خود دچار خواهد شد. لذا ازآنجاییکه آیرم بشدت می ترسید روزی به دام رضاخان بیافتد، درصدد فرار برآمد. آیرم یک روز صبح وقتی از خانه بیرون آمد صدایش گرفت و دیگر درنیامد . . .
مقامات انگلیسی در خاطرات خود بارها از رضاخان سخن به میان آورده اند. مشهورترین این خاطرات را می بایست از زبان آیرونساید شنید. در خاطرات او تلاش برای ارتقای جایگاه رضاخان و راضی کردن احمدشاه به این ارتقا نمایان است . . .
در دوره پهلوی اول مسئولین نظارت بر محصولات انتشاراتی علاوه بر اینکه مطبوعات داخل کشور را دقیقاً تحت نظارت خود داشتند؛ به جرایدی که در خارج از کشور تولید شده و به ایران وارد می شدند چه نشریات فارسی زبان و چه نشریات بیگانه شدیداً حساس بودند . . .
در این سند که در دوران تبعید در موریس توسط رضاخان به عصمت دولتشاهی همسر خود ارسال شده است؛ رضاخان تاکید کرده است که ترتیبات لازم جهت پرداخت طلب وی از دربار پهلوی انجام خواهد شد . . .
میرزاکوچک خان به واقع مبارزی نستوه بود که نهضت جنگل را بنیان نهاد و در راه استقلال وطن کوشید. اما در میان افرادی که در کنار او می جگیدند بودند کسانی که به راحتی به او و نهضت خیانت کردند. بیشتر این افراد طرفدران کمونیسم بود که به او پیوسته بودند و در این میان مهمترین شخصیت خالو قربان بود . . .
طرفدران حکومت استبدادی رضاشاه در مواجهه با اسلام و آنچه در عرصه سیاسی بوسیله آن تجویز می شود، ایران باستان را علم کردند. آنها از تجویز ایدئولوژی ایران باستان اهداف مهمی داشتند که می توان آنها را مورد بررسی قرار داد . . .
رضا خان در آغازین ایام قدرت گرفتن به گونه ای شعار می داد که بسیاری حتی دولت شوروی نیز مجذوب او شده بودند. سیاست حمایتی از او اما دیری نپایید و با مشخص شدن مشی دیکتاوری وی بسیاری از کشورها از او قطع امید کردند. نوسنده کتاب «گذشته چراغ راه آینده» درباره این یاس و امید شوروی در قبال رضا خان می نویسد . . .
در دوران پهلوی اول تقریبا هیچ نشانه ای از مطبوعات مستقل کشور باقی نماند. دستگاه دیکتاتوری عریض و طویل رضا خان تقریبا با هر صدایی که اندک زاویه یا مخالفتی با او داشت برخورد می کرد. احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره وضعیت مطبوعات در این دوران را اینگونه توصیف کرده است . . .
با سقوط دیکتاتوری رضا خان شور، امید و نشاط عجیبی در مردم ایران ایجاد شد. اگرچه اشغال توسط قوای بیگانه رخدادی تلخ بود اما مردم ایران به دلیل رهایی از استبداد رضا خان بسیار خوشحال بودند. به استناد منابع تاریخی عمله ها و اکره های استبداد رضا خانی نیز از تظاهر به خوشحالی و بازیافتن آزادی خودداری نکردند. در رابطه با امید ایجاد شده در کشور روزنامه اطلاعات ...
سربازگیری اجباری، به طوری که مردان ایرانی می بایست همگی دوره ای از زندگی شان را در خدمت سربازی بگذارند، از ابداعات دوره پهلوی اول و دوره زمامداری رضاشاه است. این مسئله مخالفت های زیادی را به همراه داشت. آنچه در زیر می آید یکی از شدیدترین این مخالفتها است که واکنش رضاشاه را نیز به همراه داشت . . .
پس از اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320 و تبعید رضا خان درباره قتل های صورت گرفته در دوران زمامداری دیکتاتور اخبار متنوعی منتشر شد که برخی از آنها حکایت از جنایتهای مهلکی دارد که جز در زندانهای مخوف استالین نمی توان نمونه های آن را یافت. در یکی از اخبار مربوط به این موضوع که در 12 دی ماه سال 1320 شمسی در «ستاره هفتگی» منتشر شده بود می خوانیم ...
درباره قرارداد 1919 ایران و انگلیس که بر خلاف خواست وثوفق الدوله در نهایت با مخالفت مردم و نمایندگان به سرانجام نرسید حرفها و حدیثهای فراوانی زده شده است. با اینحال در حمایت بی چون و چرا و بدون پیش شرط سید ضیا از این قرارداد ننگین تردید نیست. درباره انگیزه سید ضیا از انجام این اقدام حسین مکی طی سلسله مقالاتی تحت عنوان «مقدمات کودتای 1299» با استناد ...
اعلامیه کمیته قیام سعادت خطاب به هم مسلکان مسلمان در موضوع اضمحلال عمر کودتای 3 اسفند 1299 ، لزوم مبارزه با استبداد رضاخان سوادکوهی از جمله زندانی نمودن آزادیخواهان ، توقیف روزنامه ، مبارزه با افکار اسلامی ، غارت اموال مردم ، غارت ثروت های گیلان ، قزوین ، آذربایجان و ... ، قتل آزادیخواهان ، لزوم جلوگیری از اجرای هدف رضاخان در انقراض قاجاریه و به سلطنت ...